خلاصه درس دین و زندگی سال اول همراه با سوالات مهم
خلاصه درس دین و زندگی سال اول همراه با سوالات مهم درس
قسمت اول (هشت درس اول )
خلاصه درس دین و زندگی سال اول همراه با سوالات مهم درس
قسمت اول (هشت درس اول )
« و تنه نخل را تکان بده، رطب تازه را بر تو خواهد ريخت. بخور و بياشام و به آرامش و شادابي برس.» سوره مریم آیات 25-26
5ـــ رطب از جمله مواد غدائي است که خيلي سريع هضم و حل و جذب ميشود. رطب از دهان تا تبديل شدن به انرژي فقط بيست دقيقه طول ميکشد
خرما میوهای با ارزش غذایی بالاست. مصرف خرما به علت داشتن منیزیممیلیگرم در100 گرم برای جبران کاهش سلولهای مغزی در سالمندان مفید است.
خرما حاوی مواد قندی قابل جذب بدن است که به خوبی جذب میشود و انرژی لازم را برای سوخت و فعالیت بدن تامین میکند. همچنین، به مقدار کافی مواد چربی، مواد معدنی مانند کلسیم ، فسفر ، آهن و پتاسیم دارد.
خرما نرمکننده سینه است. خرما را میتوان یک غذای ضد گرسنگی فوری نامید.
پیامبر اکرم (ص)در روایاتی در مورد خواص خرما میفرمایند
:
لطفا سوالات را در ادامه مطلب بخوانید.
محدثه مهیمنیان پور
کلاس اول 3
دبیرستان نمونه حدیث
رضوان اندرزی
اول 2
دبیرستان نمونه حدیث
گروه سراش
ساغر و روناک و الهام وشیدا
اول 3
مقاله ای در رثای امام حسین
که توسط دانش آموزان عزیزم تهیه شده :
تهیه کننده :رضوان اندرزی
اول 2
مدرسه نمونه دولتی حدیث
تنظیم کننده:محبوبه تنگستانی
کلاس:اول2
مدرسه نمونه دولتی حدیث
تهیه کننده:آناهیتا آیین جمشید
اول 2
مدرسه نمونه دولتی حدیث
بچه هاعالی بود
دوستتون دارم
یک سری حشره کوچولو که توی یک برکه آب ، زیر آب زندگی می کردند ،آنها تمام مدت از اینکه از آب بیرون بروند و بمیرند ، می ترسیدند . یه روز یکی از آنها طبق یک ندای درونی از ساقه یک علف شروع به بالا رفتن کرد ، همه فریاد می کردند و می گفتند که مرگ تنها چیزی است که عاید او می شود ، چون هر حشره ای که بالا رفته بود دیگر برنگشته بود ، وقتی به سطح آب رسید ، نور آفتاب تن خسته او را نوازش داد و او که از فرط خستگی دیگر رمقی نداشت روی برگ آن گیاه خوابید ،خوابی عمیق و دلچسب .بیدار که شد ، تبدیل شده بود به یک سنجاقک .
حس پرواز پاداش بالا آمدنش بود .
آنگاه بر فراز برکه شروع کرد به پرواز ، لذتی که قابل مقایسه با زندگی محصور داخل آب نبود . ناگهان تصمیم گرفت برگردد و برای بقیه دوستانش بگوید که در بالای آن ساقه ها کسی نمی میرد ، ولی نمی تونست وارد آب شود ، چراکه حالا او تبدیل شده بود به چیز دیگری .
مرگ در واقع میتواند "بهانه ای" برای رسیدن به کمال و رشد آدمی باشد، البته به نسبت خود ِ افراد متفاوت و متغیر !!!
عدالت و لطف خدا
زن گفت: من بیوه زن هستم و سه دختر دارم، با دستم ریسندگى مى کنم، دیروز شال بافته خود را در میان پارچه اى گذاشته بودم و به طرف بازار مى بردم تا بفروشم و با پول آن غذاى کودکانم را تهیه سازم ، ناگهان پرنده اى آمد و آن پارچه را از دستم ربود و برد و تهیدست و محزون ماندم و چیزى ندارم که معاش کودکانم را تأمین نمایم .
هنوز سخن زن تمام نشده بود که ...
در خانه داوود (ع) را
زدند ، حضرت اجازه وارد شدن به خانه را داد ، ناگهان ده نفر تاجر به حضور داوود
(ع) آمدند و هر کدام صد دینار (جمعاً هزار دینار) نزد آن حضرت گذاردند و عرض
کردند: این پولها را به مستحقش بدهید. حضرت داوود (ع) از آن ها پرسید : علت این که
شما دسته جمعى این مبلغ را به اینجا آورده اید چیست ؟ عرض کردند: ما سوار کشتى
بودیم ، طوفانى برخاست ، کشتى آسیب دید و نزدیک بود غرق گردد و همه ما به هلاکت
برسیم ، ناگهان پرنده اى دیدیم ، پارچه سرخ بسته اى به سوى ما انداخت ، آن را
گشودیم ، در آن شال بافته دیدیم ، به وسیله آن مورد آسیب دیده کشتى را محکم بستیم
و کشتى بى خطر گردید و سپس طوفان آرام شد و به ساحل رسیدیم و ما هنگام خطر نذر
کردیم که اگر نجات یابیم هر کدام صد دینار، بپردازیم و اکنون این مبلغ را که هزار
دینار از ده نفر ماست به حضورت آورده ایم تا هر که را بخواهى ، به او صدقه بدهى.
حضرت داوود (ع) به زن متوجه شد و به او فرمود : پروردگار تو در دریا براى تو هدیه
مى فرستد، ولى تو او را ظالم مى خوانى ؟ سپس هزار دینار را به آن زن داد و فرمود
: این پول را در تأمین معاش کودکانت مصرف کن ، خداوند به حال و روزگار تو ، آگاهتر
از دیگران است.
مسلما سوالات زیادی در مورد احکام و نحوه عمل کردن به آنها برای دانش آموزان عزیز پیش می آید که این مجموعه(نور احکام) که یک مجموعه اموزشی به صورت تصویری می باشد می تواند در نحوه آموزش و یادگیری بیشتر احکام برای آنها تاثیر بسزایی داشته باشد
حالا عزیزان می توانید بنا به نیاز روی هر کدام از موارد زیر که کلیک کنید فایل ان را دانلود کنید و استفاده نمایید
مجموعه ارزشمند آموزش تصویری رساله توضیح المسایل
تهیه شده توسط:
حوزه علمیه قم مدرسه شهیدین و مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی
زیر نظر استاد فلاح زاده
نور احکام ۱ |
عنوان | زمان (دقیقه) | حجم(M.B) |
معرفی | ۱:۳۰ | ۲٫۲۱ |
تقلید | ۴:۵۸ | ۶٫۹۵ |
مطهرات | ۶:۲۵ | ۸٫۴۶ |
نجاسات | ۸:۲۸ | ۱۱٫۶ |
تطهیر لباس | ۴:۰۶ | ۶٫۰۶ |
تطهیر بدن | ۲:۱۷ | ۳٫۴۳ |
تطهیر اشیاء | ۲:۲۰ | ۳٫۵۸ |
وضو | ۱:۱۹ | ۱٫۲۸ |
شستن صورت | ۱:۳۳ | ۲٫۱۵ |
شستن دستها | ۱:۳۷ | ۱٫۴۳ |
مسح | ۲:۵۰ | ۳٫۹۳ |
شرایط وضو | ۶:۱۱ | ۸٫۳۵ |
وضوی ارتماسی | ۱:۳۰ | ۲٫۳۱ |
جبیره | ۶:۲۷ | ۹٫۳۲ |
مبطلات وضو | ۰:۴۰ | ۰٫۶ |
انواع غسل | ۱:۱۲ | ۱٫۰۵ |
غسل ترتیبی | ۱:۲۱ | ۱٫۳۷ |
شستن سر | ۱:۴۳ | ۲٫۰۲ |
شستن بدن | ۱:۳۵ | ۲٫۰۳ |
غسل ارتماسی | ۰:۵۹ | ۱٫۲۷ |
شکیات غسل | ۱:۵۲ | ۲٫۱۰ |
احکام محتضر | ۱:۱۷ | ۱٫۷۵ |
احکام میت | ۶:۱۰ | ۸٫۱۹ |
تیمم | ۳:۵۱ | ۳٫۹۱ |
مسائل تیمم | ۲:۳۰ |
![]() |
خواجه عبدالله انصاری فرمود:
بدانکه، نماز زیاده
خواندن، کار پیرزنان است
و روزه فزون داشتن،
صرفه ی نان است
و حج نمودن، تماشای جهان است.
اما نان دادن، کار مردان است...
ما ديگر فقير نيستيم:
آنگاه که غرور کسی را له می کنی
آنگاه که کاخ آرزوهای کسی را ویران می کنی
آنگاه که شمع امید کسی را خاموش می کنی
آنگاه که بنده ای را نادیده می انگاری
آنگاه که حتی گوشت را می بندی تا صدای خرد شدن غرورش را نشنوی
آنگاه که خدا را می بینی و بنده خدا را نادیده می گیری
میخواهم بدانم، دستانت را بسوی کدام آسمان دراز میکنی تا برای
خوشبختی خودت دعا کنی؟
بسوی کدام
قبله نماز می گزاری که دیگران نگزارده اند؟
طریقت بجز خدمت خلق نیست به تسبیح و سجاده و دلق نیست
همه
روز روزه بودن ، همه شــب نماز کردن
که به روی مســـــتمندی در بسته باز کردن
تحقیقات یک پژوهشگر غیر مسلمان در رابطه با ذکر کلمه الله یک پژوهشگر هلندی غیرمسلمان چندی پیش تحقیقی در دانشگاه آمستردام انجام داده و به این نتیجه رسیده بود که ذکر کلمه جلاله «الله» و تکرار آن و نیز صدای این لفظ، موجب آرامش روحی می شود و استرس و نگرانی را از بدن انسان دور می کند...
«اللّه» واقعا آرامبخش است
یک پژوهشگر هلندی غیرمسلمان
چندی پیش تحقیقی در دانشگاه آمستردام انجام داده
و به این نتیجه رسیده بود که
ذکر کلمه جلاله «الله» و تکرار آن و نیز صدای این لفظ،
موجب آرامش روحی می شود و
استرس و نگرانی را از بدن انسان دور می کند.
این پژوهشگر غیرمسلمان هلند
طی گفتگویی در این باره گفت:
پس از انجام تحقیقاتی سه ساله
که بر روی تعداد زیادی مسلمان که قرآن می خوانند
و یا کلمه «الله»را می شنوند،
به این نتیجه رسیدم که ذکر کلمه جلاله «الله» و تکرار آن و حتی شنیدن آن،
موجب آرامش روحی می شود و
استرس و نگرانی را از بدن انسان دور می کند و
نیز به تنفس انسان نظم و
ترتیب می دهد
.
وی در ادامه افزود:
بسیاری از این مسلمان که روی
آنان تحقیق می کردم از بیماری های مختلف روحی و روانی رنج می ردند.
من حتی در تحقیقاتم از افراد
غیرمسلمان نیز استفاده کرده و آنان را مجبور به خواندن قرآن و گفتن ذکر «الله» کردم
و نتیجه باز هم همان بود.
خودم نیز از این نتیجه به شدت غافلگیر شدم،
زیرا تأثیر آن بر روی افراد
افسرده، ناامید و نگران، تأثیری چشمگیر و عجیب بود.
این پژوهشگر هلندی همچنین گفت:
از نظر پزشکی برایم ثابت شد
که حرف الف که کلمه «الله» با آن شروع می شود،
از بخش بالایی سینه انسان
خارج شده و باعث تنظیم تنفس می شود،
به ویژه اگر تکرار شود و این
تنظیم تنفس به انسان آرامش روحی می دهد.
حرف لام که حرف دوم «الله» است
نیز باعث برخورد سطح زبان با سطح فوقانی دهان می شود
تکرار شدن این حرکت که در
کلمه «الله»تشدید دارد نیز در تنظیم و ترتیب تنفس تأثیرگذار است.
اما حرف هاء حرکتی به ریه می
دهد و بر دستگاه تنفسی و در نتیجه قلب تأثیر بسیار خوبی دارد
و موجب تنظیم ضربان قلب می
شود.
به راستی که قرآن کریم در آیه
ای کریمه می فرماید:
«الذین آمنوا وتطمئن قلوبهم بذکر الله ألا بذکر الله تطمئن القلوب».
آنها كسانى هستند كه ايمان آورده و دلهايشان به ياد خدا آرامش مىگيرد، آگاه باشيد كه تنها با ياد خدا دلها آرامش پيدا مىكند.
باشد که ذکر الله الله از ما دور نشود !
چرا نام امامان(ع) در قرآن نیامده است؟
تفکر مکتب اهل البیت : روش آموزشی قرآن بیان کلیات و اصول عمومی است، تشریح مصادیق و جزئیات غالباً بر عهده پیامبر گرامی(ص) میباشد. شخصى به نام ابى بصیر گوید : از امام صادق (علیه السلام)پرسیدم : مردم مى گویند چرا از حضرت على(علیه السلام) و اهل بیت او نامى در قرآن کریم نیامده است ؟ امام فرمودند : به کسانى که چنین اعتراضى مى کنند ، بگویید همان گونه که نماز در قرآن آمده ، ولى سه یا چهار رکعت بودن آن مشخص نشده و پیامبر(ص) آن را براى مردم تفسیر کرد ; همچنین زکات در قرآن نازل شده ; ولى مقدار آن مشخص نشده و رسول خدا آن را براى مردم تفسیر کرد. رسولخدا(ص) نه تنها مأمور به تلاوت قرآن بود، بلکه در تبیین آن نیز مأموریت داشت، چنانکه میفرماید:
وخود خاموش كنند، ولى خداجز اين نمىخواهد كه نور خود را كامل كند هر چند كافران كراهت داشته باشند. (توبه/32) أنزلنا إلیک الذکر لتبیّن للنّاس ما نزّل إلیهم و لعلّهم یتفکّرون.( نحل / 44) و قرآن را بر تو فرستادیم تا آنچه برای مردم نازل شده است، برای آنها بیان کنی و آشکارسازی، شاید آنان بیندیشند. در آیه یادشده دقت کنید، میفرماید: «تبیّن» و نمیگوید: «لتقراً» یا «لیتلو» و این نشانه آن است که پیامبر(ص) علاوه بر تلاوت، باید حقایق قرآنی را روشن کند.
بنابراین انتظار اینکه مصادیق و جزئیات در قرآن بیاید، همانند این است که انتظار داشته باشم همه جزئیات در قانون اساسی کشور ذکر شود. اینک برخی از روشهای قرآنی را در مقام معرفی افراد بیان میکنیم:
1. معرفی به نام
گاهی شرایط ایجاب میکند که فردی را به نام معرفی کنند، چنانکه میفرماید: و مبشّراً برسولٍ یأتی من بعدی اسمه احمد(صف / 6.)، (عیسی میگوید): من به شما مژده پیامبری را میدهم که پس از من میآید و نامش احمد است. در این آیه حضرت مسیح، پیامبر پس از خویش را به نام معرفی میکند و قرآن نیز آن را از حضرتش نقل مینماید.
2. معرفی با عدد
و گاهی شرایط ایجاد میکند که افرادی را با عدد معرفی کند، چنانکه میفرماید: و لقد أخذ الله میثاق بنیاسرائیل و بعثنا منهم اثنی عشر نقیباً .( مائده / 11) و خدا از فرزندان اسرائیل پیمان گرفت و از آنان دوازده سرگروه برانگیختم.
3. معرفی با صفت
بعضی اوقات شرایط ایجاب میکند که فرد مورد نظر را با اوصاف معرفی کند، چنانکه پیامبر خاتم را در تورات و انجیل، با صفاتی معرفی کرده است. الذین یتّبعون الرسول النّبیّ الأمّیّ الذی یجدونه مکتوباً عندهم فی التوراة و الإنجیل یأمرهم بالمعروف و ینهاهم عن المنکر و یحلّ لهم الطیّبات و یحرّم علیهم الخبائث و یضع عنهم إصرهم و الأغلال التی کانت علیهم.(اعراف / 157)کسانی که از رسول و نبی درس ناخواندهای پیروی میکنند که نام و خصوصیات او را در تورات و انجیل نوشته مییابند، که آنان را به نیکی دعوت کرده و از بدیها بازشان میدارد، پاکیها را برای آنان حلال کرده و ناپاکیها را تحریم مینماید و آنان را امر به معروف و نهی از منکر میکند و بارهای گران و زنجیرهایی که بر آنان بود، از ایشان برمیدارد.
با توجه به این روش، انتظار اینکه اسامی دوازده امام با ذکر نام و اسامی پدر و مادر در قرآن بیاید، یک انتظار بیجا است؛ زیرا گاهی مصلحت در معرفی به نام است و گاهی معرفی به عدد و احیاناً معرفی با وصف است.
با تشکر از سر کار خانم علیزاده
پاورپونت نماز راهی برای رسیدن به خدا
کاری از خانم رضوان قطبی ( کلاس اول)
به علت اشكالات و سوالات دانش آموزان از مبحث ضماير
يك توضيح مختصر ازاين بحث را در ذيل قرار دادم
قواعد درس ششم كتاب عربي اول
در درس ششم با چهار نوع ضمير آشنا مي شويم
3-متصل مرفوعي
4-متصل منصوبي و مجروري
************************
1- منفصل مرفوعي
2-منفصل منصوبي
************************
تمام ضمایر اسم بوده در نتیجه جامد هستند و شامل:
1-ضماير متصل فاعلي
ضماير متّصل فاعلي چسبيده به فعل ماضي، مضارع و امر است؛ البتّه بعضي فعل ها ضمير متّصل فاعلي ندارند بلكه ضمير مستتر (يعني پنهان ) دارند.
ضماير متّصل فاعلي عبارتند از :
( ا، و، نَ، تَ، تُما، تُم، تِ، تُما، تُنَّ، تُ، نا، ﻯ )
ضمایری که فقط به فعل متصل می شوند در 14 صیغه ماضی : در 12 صیغه از آنها فاعل به صورت ضمیر بارز است و در دو صیغه ی 1 و 4 که مفرد مذکر و مفرد مونث هستند فاعل ضمیر مستتر است. در 14 صیغه مضارع در پنج صیغه 1و 4 و 7 و 13 و 14 فاعل ضمیر مستتر می باشد و در بقیه صیغه ها ضمیر بارز است.
براي اينكه بهتر ضماير
متّصل فاعلي را بشناسيم و از طرفي بدانيم كدام فعل ها ضمير متّصل فاعلي ندارند بلكه ضمير مستتر دارند؛ به جدول زير
توجّه كنيد:
چهارده صیغه فعل ماضی:
نصر(هو مستتر) |
نصرتَ |
نصرتُ |
نصرا |
نصرتِ |
نصرنا |
نصروا |
نصرتما |
|
نصرت(هی مستتر) |
نصرتما |
|
نصرتا |
نصرتم |
|
نصرنَ |
نصرتنَّ |
|
ینصُرُ(هو مستتر) |
تنصُرُ(انتَ مستتر) |
انصُرُ(انا مستتر) |
ینصُرانِ |
تنصرانِ |
ننصُرُ(نحن مستتر) |
ینصرونَ |
تنصرونَ |
|
تنصُرُ(هی مستتر) |
تنصرینَ |
|
تنصرانِ |
تنصرانِ |
|
ینصرنَ |
تنصُرنَ |
|
خوب است بدانيم،
چند پاورپوئنت آموزشی از دانش اموزان سر کار خانم تقیه همكار عزيزم:(درس دین و زندگی)
(دانش اموزان دوم تجربی دبیرستان مطهره)
(فاطمه زنده بودی سوم کامپیوتر هنرستان رازی)
بار بگشاييد اينجا كربلاست
هر طرف غوغايي از غم ها به پاست
اربعين است اربعين كربلاست
هر طرف غوغايي از غم ها به پاست
گويي از آن خيمه هاي نيم سوز خود صداي العطش آيد هنوز
هر كجا نقشي ز داغ ماتم است
هرچه ريزد اشك درينجا كم است
اربعين است اربعين كربلاست
هر طرف غوغايي از غم ها به پاست
بوتهاي تنگ!!!!
خانم جوانی که در کودکستان برای بچه های 4 ساله کار میکرد میخواست چکمه های
یه بچه ای رو پاش کنه ولی چکمه ها به پای بچه نمیرفت بعد از کلی فشار...و خم و
راست شدن،بچه رو بغل میكنه و میذاره روی میز، بعد روی زمین بلاخره باهزار جابجایی
و فشار چکمه ها رو پای بچه میکنه و یه نفس راحت میکشه که ...
هنوز آخیش گفتن تموم نشده که بچه میگه : این چکمه ها که لنگه به لنگه ست!
خانم ناچار با هزار بار فشار و اینور و اونور شدن و مواظب باشه که بچه نیفته هرچی
تونست کشید تا بالاخره بوتهای تنگ رو یکی یکی از پای بچه درآورد .
گفت: اووووف! ای بابا!
لذت صحبت با خدا
روزی مرد جوانی نزد شری راما کریشنا رفت و گفت: میخواهم خدا را همین الآن ببینم!!!
کریشنا گفت: قبل از آنکه خدا را ببینی باید به رودخانه گنگ بروی و خود را شستشو بدهی...
او آن مرد را به کنار رودخانه گنگ برد و گفت: بسیار خوب حالا برو توی آب.
هنگامی که جوان در آب فرو رفت، کریشنا او را به زیر آب نگه داشت.
عکسالعمل فوری مرد این بود که برای بدست آوردن هوا مبارزه کند. وقتی کریشنا متوجه شد که آن شخص دیگر بیشتر از این نمیتواند در زیر آب بماند به او اجازه داد از آب خارج شود.
متن زير مقاله اي( زمزمه هاي سرخ) از زبان و دل خويش مي باشد تقديم به دوستداران ومحبان سرو وسالار شهیدان ((حسین بن علی(ع)))
ان الحسین مصباح الهدی وسفینه
به نام او,به یاد او که بهترین سرآغاز است وزیباترین کلام. وبعد ازاین کلام "سلام
سلام برحسین :
السلام علیک یا ابا عبدالله وعلی الارواح التی حلت بفناک.
السلام علیک یابن رسول الله .السلام علیک یابن امیرالمومنین.
السلام علیک یابن فاطمه الزهرا. السلام علیک یاثارالله وبن ثاره وسلام بر شما محبان وعاشقان سوخته دل سرور وسالار شهیدان ((حسین بن علی)):
سلا می کز وجودش عشق زاید زسر تا پای آن بوی دل آید
من امروز می خواهم از حسین بگویم از سیمای حسین ,,, قیام حسین و نما ز حسین
چه جراتی, ! چه گستاخ شده ام ! چه جسارتی یافتم ام امروز. من از حسین بگویم؟من؟ اخر من چگونه می توانم نام حسین,,,, شجاعت حسین ,صبر حسین وتنهایی حسین را بر صفحه ناچیز این کاغذ حک کنم.
چگونه می توانم از عاشورای حسینی پرده افکنم. از دل زینب از سینه پردرد او چه بگویم ؟با رقیه سه ساله این دختر دردانه حسیلن چه کنم ؟صدای علی اصغرتشنه لبش را درهیاهوی ناجوانمردان چگونه منعکس کنم.؟ این بغض شکسته از بیداد بی وفا دوستان وجور دشمنانش را چگونه در حنجره انسانیت بشکنم ؟
دوستانش بی وفا "دشمنانش پرجفا
با کدامین سر کند "دشمن دوتا دارد حسین
من از حسین چه بگویم؟ چگونه بگویم او که بود ؟وچه کرد؟ وچه بر انگیخت؟
که نه در فهم آید ونه وهم گنجد.
من از تحریر این غم ناتوانم که تصویرش زده آتش به جانم
تو را طاقت نباشد از شنیدن شنیدن کی بود مانند دیدن
شما را به خدا رهایم کنید که زبان در بیان شرح حسین واولاد حسین الکن است کاش مثل بابا خنجری می ساختم وبر زبان می زدم تا بهانه ای باشد وتوجیهی برای فرار از این واقعه بس عظیم.
آنگاه دل از خون ان زبان گیرد" که تنها این دل است که بیداد می کند: که باید این سکوت را شکست" باید گفت " باید خواند" وباتمام روح واجزاء فریا د شد وفریاد کرد که:
این حسین کیست که عالم همه دیوانه اوست این چه سری است که جانها همه پروانه
هر کجا می نگرم نور رخش جلوه گر است این چه سری است که در خانه اوست
ای حسین ! ای فرزند پاک ترین وشریف ترین انسانها ! ای حقیقت! ای نور! ای معشوق جانهای سوخته" با ابی انت وامی "داستان خونین تو در دشت کربلا پیش ازآنکه ما چشم به دنیا باز کنیم به وقوع پیوسته است ومن وهم کاروانیانم از دیدار جمال ربانی تو و یاران بی نظیرت محروم گشته ایم.
کاش بودم وهفتادو سومین یار....
داستان اول
پادشاهی که یک چشمش کور بود ، روزی از هنرمندان پایتخت دعوت نمود که بیایند و پرتره ای به رسم یادگار از چهره اش برداشته تا در تالار قصر بیاویزند.
اولین نقاش وارد شده و بسرعت تعظیمی کرد و دست بکار شد . پس از چند ساعت کار ، تابلو آماده شد و آنرا به شاه عرضه نمود . نقاش عکس او را درست آنچنانکه بود ، ترسیم نمود . پادشاه با دیدن تابلو ، آنهم با یک چشم کور بسیار برآشفت و دستور داد که هنرمند را صد تازیانه بر زنند.
نوبت به نقاش دوم رسید ، او که از عقوبت پادشاه لرزه بر جانش افتاده بود ، تابلوی پادشاه را در حالی که هر دو چشمش سالم بود ، ترسیم نمود. اینبارهم شاه با دیدن تابلو سخت بر آشفت و دستور تادیب این نقاش را هم صادر کرد.
نوبت به سومی رسید ، او فکری کرد و شروع به کار نمود . پرتره آماده بود و اینبار شاه با دیدنش لبخند رضایتی بر لبانش نقش بر بست و دستور داد که او را پاداشی فاخر دهند . آری نقاش سوم ، تصویر نیمرخ سالم او را ترسیم کرده بود
داستان دوم
دو تا بچه داشتن با هم بازي ميکردن.
بچّهی اول چند تا تيله داشت و بچّهی دوم چندتايي شيريني
بچّهی اول به دومي گفت من همهی تيله هامو بهت ميدم؛ تو همهی شيرينيهاتو به من بده. بچّهی دوم قبول کرد بچّهی اول بزرگترين و قشنگترين تيلهرو يواشکي واسه خودش کنار گذاشت و بقيه رو به بچّهی دوم داد. اما بچّهی دوم همون جوري که قول داده بود تمام شيرينيهاشو به دوستش داد.
همون شب، بچّهی دوم با آرامش تمام خوابيد و خوابش برد. ولي بچّهی اول نمي تونست بخوابه چون به اين فکر مي کرد که همانطوري که خودش بهترين تيله رو يواشکي پنهان کرده شايد دوستش هم مثل اون يه خورده از شيرينيهاشو قايم کرده و همه شيريني ها رو بهش نداده!
عذاب وجدان هميشه مال كسي است كه صادق نيست.
آرامش مال كسي است كه صادق است. لذت دنيا مال كسي نيست كه با آدم صادق زندگي مي كند.
آرامش دنيا مال كسي است كه با وجدان صادق زندگي مي كند
مهر که می آید، پاییز آغاز می شود. برگ های درختان که شروع به ریزش می کنند، شکوفه های لبخند کودکان، یکی یکی گل می دهند. در فضای کلاس ها. تخته سیاه ها، چشم انتظارند تا دوباره سراپا پر شوند از عطر لبخندهای هم شاگردی ها. کلمات مهربان، بی تابند تا دستی کوچک، با مداد شوق، بر صفحه های سفید دفترهای چهل برگ، بنویسدشان. مهر، ماه مهربانی مهتاب است؛ ماه میزبانی نیمکت های عاشق درس و مدرسه، ماه شکوفایی نیلوفران در دعای نم نم باران های عاشقانه پاییز.
مهر، ماه مدرسه است.
نسیم، عطر پرواز را از سطرهای مقدس کتاب ها، همراه با صدای کودکان سر خوش مدرسه، به آسمان هفتم می رساند. فرشته ها از پشت پنجره های کلاس سرک می کشند؛ به تماشای کودکانی که مشتاق، به درس های معلمی که زندگی را به آنان می آموزد، گوش سپرده اند. هوا در این فضای مقدس نفس می کشد تا معطر شود. مدرسه، فرصت بزرگ فهمیدن بود که در آن، روح قد می کشید و بزرگ می شد، اصلاً پی بردن به معنای زندگی، راز زیستن و قانون حیات، زیر سقف مدرسه به دست می آمد
دراين پست آموزش عربی همه پایه ها در مقطع دبیرستان قرار داده شده است
البته آموزش عربی پایه دوم در پستهای قبل وجود دارد
(براي راحتي كار به آرشیو موضوعات وب مراجعه فرماييد)